ایران اکسپو ۲۰۲۵، بهعنوان بزرگترین نمایشگاه صادراتی ایران، اخیراً در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار شد. این نمایشگاه درحالی برگزار شد که قرار بود نمایی از ظرفیتهای صادراتی کشور به نمایش گذاشته شود؛ ویترینی برای نشاندادن توانمندیهای ایران در بازارهای بینالمللی، بهویژه بازار آفریقا. اما در میان سالنهای پرتعداد و غرفههای رنگارنگ، جای یک چیز بهطرز معناداری خالی بود: انرژیهای تجدیدپذیر.
با وجود بحران مزمن کمبود برق در کشور، و درحالی که بسیاری از کشورهای درحال توسعه بهسمت توسعه زیرساختهای انرژی پاک حرکت کردهاند، تقریباً هیچ شرکت فعالی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر در این نمایشگاه دیده نمیشد. نه سالنی به این بخش اختصاص یافته بود، نه حضور محسوس بازیگران آن به چشم میخورد.
در پاویون شرکتهای دانشبنیان، تنها یک شرکت خدمات آزمایشگاهی با قابلیت تست پنلهای فتوولتاییک حضور داشت که فعالیتش به حوزه تحقیقاتی محدود میشد. حتی گروهی که نامش نوید حضور جدی در این عرصه را میداد، وقتی با پرسش مواجه شد، اعلام کرد تمرکز اصلیاش نفت و پتروشیمی است، نه انرژیهای نو.
پاسخ برخی شرکتها هم در نوع خود قابل تأمل بود: «فعلاً نداریم»، «بعداً وارد میشویم». این یعنی انرژی تجدیدپذیر هنوز نه بهعنوان صنعت، نه بهعنوان صادرات و نه حتی بهعنوان ویترین تبلیغاتی جدی گرفته نشده است.
البته از یکسو، این غیبت را میتوان طبیعی دانست. کشوری که درگیر بحران برق است و خودش هنوز نتوانسته زیرساختهای انرژی پاک را توسعه دهد، بدیهیست چیزی برای صادرات در این زمینه نداشته باشد. اما سؤال اساسی اینجاست: چرا با وجود نیاز شدید داخلی، بازیگران فعال در این صنعت هنوز انگشتشمارند؟ چرا جهش ایران به این حوزه، تا این اندازه آشفته، کند و بدون راهبرد جلو میرود؟
در شرایطی که بسیاری از کشورهای همسایه، حتی با اقلیم مشابه ایران، بازیگرانی در مقیاس بینالمللی در حوزه انرژیهای پاک دارند، خالی بودن این بخش از ویترین صادراتی ایران، چیزی فراتر از یک خلأ ساده است؛ یک فرصت از دسترفته است، یا شاید یک بیتوجهی خطرناک.
انرژی پاک، تصمیمی اضطراری یا استراتژی پایدار؟

ورود ایران به حوزه انرژیهای تجدیدپذیر در ماههای اخیر شتابزده و پرحجم بوده، اما این شتاب بیشتر شبیه واکنشی به بحران است تا یک حرکت برنامهریزیشده و استراتژیک. با افزایش خاموشیها و بحران کمبود برق در بسیاری از شهرها، ناگهان موجی از سیاستهای حمایتی و دستوری بهسمت انرژی خورشیدی روانه شد.
طبق دستور دولت، ادارات دولتی موظف شدهاند از برق خورشیدی استفاده کنند. طرحهای متعددی برای احداث نیروگاههای خورشیدی در استانهایی چون سمنان، بوشهر، یزد و دیگر مناطق خشک در دست اجراست. مدارس و ساختمانهای عمومی از دیگر گزینههایی هستند که پتانسیل تجهیز به پنلهای خورشیدی را دارند. حتی تسهیلات ویژهای برای سرمایهگذاران در این حوزه تعریف شده. اما این سؤال همچنان پابرجاست: چرا تا امروز این تصمیمات اتخاذ نشده بود؟ آیا باید حتماً خاموشیهای دو تا سه بار در هفته تجربه میشد تا نهادهای مسئول به یاد انرژی خورشیدی بیفتند؟
نگرانی بزرگتر اما در دل این «شتابزدگی» نهفته است. وقتی بدون زیرساخت و سیاستگذاری دقیق، پروژههای متعدد و گاه موازی کلید میخورند، خطر تکرار الگوهای شکستخورده گذشته وجود دارد. اینبار بهجای سدهای نیمهتمام یا پروژههای نفتی راکد، ممکن است با صدها نیروگاه خورشیدی مواجه شویم که فقط روی کاغذ وجود دارند یا در بهترین حالت، تبدیل به محل درآمدهای ثانویه و حبابهای اقتصادی شوند.
درواقع، اگر انرژی خورشیدی بهجای یک راهحل پایدار، به «تسکین موقت» بحران برق تبدیل شود، نهتنها تحولی رخ نخواهد داد، بلکه فرصتی تاریخی از دست خواهد رفت؛ فرصتی برای ساختن آیندهای سبز، مقاوم و صادراتمحور.
برای اینکه انرژیهای تجدیدپذیر جایگاه واقعی خود را در اقتصاد ایران پیدا کنند، صرف دستورهای موقت و پروژههای پراکنده کافی نیست. آنچه نیاز داریم، نقشه راهی شفاف، پایدار و بلندمدت است؛ مسیری که نه با بحران که با چشمانداز ترسیم شود.
پیشنهادهای زیر میتوانند آغاز چنین مسیری باشند:
- تدوین یک سیاست ملی جامع انرژیهای تجدیدپذیر که فراتر از دستورات کوتاهمدت ساتبا باشد و نقش دستگاههای مختلف را در توسعه این حوزه مشخص کند.
- اولویتبخشی به تجهیز مدارس، ادارات و مراکز عمومی با پنلهای خورشیدی بهعنوان الگویی برای استفاده عمومی و فرهنگسازی در سطح جامعه.
- نظارت شفاف و دقیق بر پروژههای کلید خورده، تا کشور بار دیگر در دام پروژههای نیمهتمام نیفتد.
- و نهایتاً، تبدیل انرژیهای تجدیدپذیر به ویترین آیندهمحور صادرات ایران.
ایران نهتنها میتواند نیاز داخلی خود را تأمین کند، بلکه در صورت برنامهریزی دقیق، میتواند یکی از صادرکنندگان خدمات مهندسی، تجهیزات و دانش فنی در این حوزه در منطقه باشد.
امروز انرژیهای تجدیدپذیر در نمایشگاه صادراتی ایران غایباند. اما اگر هوشمندانه و جدی به آنها پرداخته شود، فردا میتوانند نهتنها حضوری پررنگ در چنین رویدادهایی داشته باشند، بلکه ستون یکی از مهمترین جهشهای اقتصادی و محیطزیستی کشور را تشکیل دهند.
More Stories
صدور مجوز احداث نیروگاه خورشیدی ۳۰۰ مگاواتی در پایتخت
ایران به ۲۰۰۰ مگاوات ظرفیت نیروگاه تجدیدپذیر دست یافت
پتانسیل ۱۶۰۰ مگاواتی نیروگاههای خورشیدی در ادارات کشور