جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل که از نیمه خردادماه شعلهور شد، علاوه بر خسارات انسانی و زیرساختی، نگرانیهای جدی زیستمحیطی بههمراه داشت. بررسیهای اولیه نشان میدهد این درگیریها موجب انتشار دهها هزار تن دیاکسید کربن در جو شده است. تحلیل اطلاعات درباره پیامدها با چالشهای جدی روبهروست؛ چراکه فضای اطلاعرسانی آنلاین در این دوره مملو از حجم بالای اطلاعات نادرست، سانسورها و یا محتوای تولیدشده با هوش مصنوعی بوده است. بااینحال، این گزارش، ارزیابی مقدماتی است که صرفاً بر پایه تحلیلها و منابع مکتوب موجود انجام شده است.
پیامدهای زیستمحیطی جنگ؛ انتشار دهها هزار تن دیاکسیدکربن در کمتر از دو هفته
این درگیری ۱۲ روزه، علاوه بر خسارات انسانی و زیرساختی، پیامدهای قابلتوجهی برای محیطزیست و کیفیت هوای منطقه به همراه داشت. آثار مستقیم زیستمحیطی این جنگ شامل آسیبهای فیزیکی به سایتهایی بود که حاوی مواد آلاینده بودند؛ سایتهایی که علاوه بر تأسیسات هستهای که در کانون توجه رسانهها قرار گرفتند، زیرساختهای مرتبط با سوختهای فسیلی همچون پالایشگاههای نفت، مخازن ذخیرهسازی و نیروگاهها را نیز در بر میگرفتند.
به گزارش CE Dirates، تنها در ۵ روز نخست جنگ، بیش از ۳۵ هزار تن CO₂ وارد جو شد. این میزان معادل مصرف سالانه انرژی ۸۳۰۰ خودروی سواری و سوزاندن حدود ۲۰ هزار تن زغالسنگ برآورد میشود! اگر این روند را برای کل ۱۲ روز درگیری ادامهدار تلقی کنیم، مجموع انتشار کربن جنگ حدود ۸۴ هزار تن CO₂ میشود.
دکتر «بنجامین نیمارک»، مدرس دانشگاه کوئین مری لندن، و دکتر «فردریک اوتو-لاربی»، مدرس دانشگاه انرژی و منابع طبیعی غنا، با استفاده از روشی که پیشتر در مطالعهای درباره جنگ غزه بهکار گرفته بودند، این محاسبه را انجام دادند. نتایج آنان نشان میدهد که انتشار ناشی از مصرف سوخت جت، شلیک راکتها و موشکهای بالستیک در مراحل اولیه درگیری، معادل سوزاندن ۲۰ هزار تن زغالسنگ است.
این حجم از آلایندههای کربنی، عمدتاً ناشی از پرواز گسترده جنگندهها و پهپادها، شلیک موشکها و آتشسوزیهای تأسیسات نفتی و صنعتی است. پالایشگاه تهران بهعنوان یکی از مراکز کلیدی سوخت کشور در جریان حملات آسیب جدی دید و آتشسوزیهای گسترده در آن به بروز دود غلیظ و انتشار آلایندههای خطرناک انجامید.
در آنسوی مرزها، رژیم صهیونی نیز شاهد آتشسوزیهای متعدد ناشی از اصابت راکتها، انفجارهای پدافندی و تخریب جنگلها بود. براساس گزارشهای منتشرشده از رسانههایی مثل The Jerusalem Post و Haaretz، در جریان این درگیری، بیش از ۳۴۰ مورد آتشسوزی در مناطق شمالی و مرکزی اسرائیل ازجمله نواحی اطراف شهرهای کریاتشمونه، صفد و حیفا به وقوع پیوست.
خطرات ناشی از تخریب تأسیسات هستهای
خطرات هستهای اصلیترین محور روایت زیستمحیطی جنگ ایران و اسرائیل بودهاند. ایران دارای مجموعهای گسترده از تأسیسات مرتبط با برنامه غنیسازی اورانیوم است؛ ازجمله نیروگاه هستهای عملیاتی بوشهر. همچنین راکتور تحقیقاتی تهران که ایزوتوپهای پرتوزا برای مصارف پزشکی تولید میکند، با سوخت اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده فعالیت دارد. همچنین، راکتور آبسنگین خنداب (اراک) نیز که همچنان درحال ساخت است، با وجود عدم بهرهبرداری، شبانه در تاریخ ۱۸ ژوئن هدف حمله قرار گرفت. طبق گزارشها، در زمان حمله هیچ ماده هستهای در این محل وجود نداشت.
حملاتی نیز در سایت نطنز ثبت شده است؛ سایتی که دو واحد فعال غنیسازی اورانیوم را در خود جای داده و واحد سومی نیز در دست ساخت است. به گفته آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، در جریان حملات، تأسیسات غنیسازی سوخت آزمایشی آسیب دیده و احتمال آسیب به تأسیسات غنیسازی سوخت زیرزمینی نیز وجود دارد. این آژانس اعلام کرده که ممکن است تمامی ۱۵ هزار سانتریفیوژ گازی این مرکز بر اثر قطع ناگهانی برق آسیب دیده باشند.
IAEA همچنین نسبت به آلودگی پرتوی و شیمیایی در هر دو سایت هشدار داده است. سانتریفیوژهای گازی که برای غنیسازی اورانیوم در سطوح سوختی و تسلیحاتی بهکار میروند، از گاز اورانیوم هگزافلورید (UF₆) استفاده میکنند. این گاز بهشدت واکنشپذیر، در صورت نشت از مخازن یا سانتریفیوژها، و در تماس با رطوبت هوا، به گازهای خطرناک هیدروژن فلورید (HF) و اورانیل فلورید (UO₂F₂) تبدیل میشود که هر دو برای انسان و محیطزیست سمی و خورندهاند.
بهطور کلی، قرار گرفتن در معرض گاز اورانیل فلورید بیش از آنکه بهلحاظ پرتوزایی خطرناک باشد، بهدلیل سمی بودن تهدید محسوب میشود؛ مگر در شرایطی که این گاز حاوی اورانیوم-۲۳۵ با غنای بالا باشد؛ موردی که ممکن است در برخی تأسیسات ایران انجام شده باشد.
در این میان، دومین تأسیسات غنیسازی اورانیوم ایران در فُردو – که در عمق بیشتری از زمین ساخته شده –مورد توجه قرار گرفته و برخی منابع از احتمال هدفگیری آن با استفاده از بمبهای سنگرشکن آمریکایی خبر دادهاند. مشابه نطنز، اصلیترین ریسک هستهای در این سایت نیز نشت احتمالی اورانیل فلورید حاوی اورانیوم غنیشده است.
پیامدهای زیستمحیطی ناشی از آسیب به تأسیسات نظامی
پیامدهای زیستمحیطی ناشی از حمله به این تأسیسات بسیار متنوع و وابسته به نوع مواد و فعالیتهای موجود در هر سایت است. اگرچه بسیاری از این سایتها هم در ایران و هم در رژیم صهیونی تاکنون شواهدی از انفجارهای ثانویه و آتشسوزیهای گسترده نشان دادهاند، اما این حریقها بهمعنای سوختن کامل یا نابودی همه مواد آلاینده نبوده و حتی ممکن است باعث ایجاد آلودگیهای ثانویه شده باشند.
آلایندههای متداول در چنین تأسیساتی شامل موارد زیر هستند:
- سوختها، روغنها و روانسازها
- فلزات سنگین و مواد پرانرژی
- ترکیبات شیمیایی مقاوم مانند PFAS و PFOA
- در جریان آتشسوزیها، دیاکسینها و فورانها نیز میتوانند تولید و منتشر شوند که برای سلامت انسان و محیطزیست بسیار خطرناکاند.
اگرچه بسیاری از تأسیسات نظامی در مناطق دور از مناطق شهری مستقرند، اما برخی از سایتهای آسیبدیده در مجاورت شهرها قرار دارند. این امر ریسک مواجهه عمومی را افزایش میدهد؛ بهویژه درصورتیکه آلودگیهای ناشی از حملات به خارج از محدوده سایت منتقل شوند.
یکی از نگرانیهای مهم در بستر این جنگ، ریسکهای آلودگی ناشی از موشکهای است. ایران در این جنگ از طیفی متنوع از موشکهای بالستیک با سوخت جامد و مایع استفاده کرد. بسیاری از سوختهای مایع موشکی، بهشدت سمی و خطرناک هستند.
پیامدهای زیستمحیطی ناشی از آسیب به زیرساختهای انرژیهای فسیلی
آتشسوزیهای بزرگ در تأسیسات نفتی، چه در پالایشگاهها و چه در مخازن ذخیرهسازی، طیفی گسترده از آلایندهها را تولید میکنند. این آلایندهها شامل ذرات معلق، اکسیدهای نیتروژن (NOx)، اسید نیتروس، مونوکسید کربن، دیاکسید گوگرد، ترکیبات آلی فرّار (VOCs) مانند فرمالدئید و بهطور بالقوه دیاکسینها، فورانها، هیدروکربنها و ترکیبات آروماتیک چندحلقهای (PAHs) هستند.
این مواد نهتنها کیفیت هوا را در مناطق نزدیک به محل آتشسوزی تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه پراکندگی دود و ذرات میتواند موجب آلودگی خاکها و منابع آب شود. علاوهبراین، آتشسوزیها و آسیبهای وارده به زیرساختهای گازی موجب تولید مقادیر زیادی دیاکسید کربن میشوند و همچنین میتوانند باعث نشت گاز متان گردند. متان از نظر اثرگذاری بر گرمایش جهانی گازی بسیار قویتر از دیاکسید کربن است، هرچند مدت ماندگاری آن در جو کوتاهتر است. بیتردید، شدت گرفتن جنگ هوایی تاکنون موجب افزایش قابلتوجه انتشار گازهای گلخانهای شده است.
همچنین بخوانید: مأموریت ردیاب آلودگی هوای ناسا یک سال دیگر تمدید شد
آتشسوزی گسترده در پالایشگاهها و مراکز ذخیرهسازی سوخت
حملهای که در تاریخ ۱۴ ژوئن به پالایشگاه تهران صورت گرفت (واقع در شهر ری) منجر به آتشسوزی بزرگی شد که در روز ۱۵ ژوئن نیز بهوضوح قابلمشاهده بود. این پالایشگاه بهعنوان یکی از قدیمیترین تأسیسات پالایشی کشور، ظرفیت پالایش ۲۲۵ هزار بشکه نفت خام در روز را دارد.

تقریباً همزمان با این حادثه، آتشسوزی دیگری در انبار سوخت و گاز شهران در شمالغربی تهران رخ داد. این مرکز بهعنوان یکی از بزرگترین مراکز ذخیرهسازی و توزیع سوخت تهران شناخته میشود و ظرفیت ذخیرهسازی ۲۶۰ میلیون لیتر سوخت در ۱۱ مخزن را داراست.
تصاویر ماهوارهای ثبتشده در ۱۸ ژوئن تخریب چهار مخزن ذخیره سوخت را تأیید میکنند. این تصاویر همچنین شواهدی از باقیماندن لکههای نفتی بر سطح زمین نشان میدهند که بهنظر میرسد توسط خاکریز حفاظتی مهار شدهاند. علاوهبراین، ستون دود غلیظ و ماندگاری در این منطقه به ثبت رسیده است.

در آنسوی جنگ نیز پالایشگاه نفت بازان در حیفا که در تاریخ ۱۵ ژوئن مورد اصابت قرار گرفت، دچار آتشسوزی شدید شد. این پالایشگاه پیشتر نیز بارها بهدلیل نشت گازهای سمی، آلودگی شدید هوا و تهدید سلامت ساکنان مورد انتقاد جامعه مدنی و کارشناسان محیطزیست اسرائیلی قرار گرفته بود. طبق دادههای منتشرشده از سوی گروههای مستقل، این پالایشگاه یکی از اصلیترین منابع انتشار ترکیبات VOCs، بنزن، تولوئن و ذرات معلق در شمال اسرائیل به شمار میرود.
علاوهبراین، در پی حملات موشکی ایران، آتشسوزیهایی در تأسیسات صنعتی اطراف حیفا، کرمیئل، طبریه و مناطقی در جنوب اسرائیل گزارش شده که تصاویر ماهوارهای وجود شعله و دود گسترده در آنها را تأیید میکند. بااینحال، رژیم صهیونی با اعمال محدودیت شدید بر رسانهها و انتشار اطلاعات، مانع بررسی عمومی میزان واقعی این آلودگیها شده است؛ امری که باعث برهمخوردن تعادل در ارزیابی جهانی از آثار زیستمحیطی جنگ شده و خطر سانسور در بحرانهای محیطزیستی ناشی از جنگ را برجسته میکند!
تأثیر موشکهای بالستیک و رهگیر بر لایههای فوقانی جو

موشکهای بالستیک برد متوسط که از سوی ایران شلیک شدهاند، ممکن است تهدیداتی برای لایههای فوقانی جو ایجاد کنند. استراتوسفر و مزوسفر بهویژه نسبت به ورود آلایندهها حساس هستند؛ چراکه فرایندهای پاکسازی طبیعی در این لایهها به این دلیل که بارندگی وجود ندارد، بسیار کند پیش میرود.
آلودگی این لایهها میتواند موجب تغییر در ترکیب شیمیایی، دما و الگوهای گردش جو شود؛ اثری که بسته به نوع سوختها یا مواد بهکاررفته و ارتفاع آزادسازی آلایندهها متفاوت است. این آلایندهها ممکن است در لحظه پرتاب، طی مراحل افزایش سرعت، فرایند فرسایش سطحی موشک (Ablation) یا در اثر رهگیری و انفجار توسط سامانههای ضدموشکی وارد جو شوند.
درک کامل اثرات موشکهای هایپرسونیک بسیار دشوارتر است. این موشکها برخلاف موشکهای بالستیک کلاسیک، مسیر سهمیوار مشخصی طی نمیکنند و احتمال دارد آلایندهها را در ارتفاعات خاصی متمرکز کنند.
درحالحاضر، دانش بسیار محدودی درباره تأثیرات استفاده گسترده از موشکها بر لایههای جو زمین وجود دارد. بااینحال، ازآنجاکه موشکهای بهکاررفته توسط ایران عمدتاً با سوخت جامد کار میکنند، پژوهشها در زمینه پرتاب ماهوارهها میتواند تا حدی بهعنوان نمونههای قابلمقایسه برای بررسی این اثرات مورد استفاده قرار گیرد.
آلایندههای خاصی که موردتوجه هستند شامل ذرات اکسید آلومینیوم، کربن سیاه (دوده) و گازهای نیتروژن و کلر واکنشپذیر میشوند. مهمترین تأثیر احتمالی این آلایندهها، تعامل آنها در تخریب لایه ازن استراتوسفری است. همچنین، اثرات عناصر نادرتر مانند نیوبیوم یا هافنیوم که در سوپرآلیاژهای استفادهشده در صنعت موشکی مشاهده شدهاند، هنوز ناشناخته باقی ماندهاند. در مناطقی که موشکها رهگیری میشوند نیز آلایندههای اضافی ازجمله پرکلرات، بهویژه در ارتفاعات پایینتر که امکان تماس انسان یا محیطزیست وجود دارد، ایجاد میشود.
آسیب به مناطق شهری

آسیب به مناطق شهری شامل ساختمانهای مسکونی و تجاری میتواند باعث ایجاد خطرات تنفسی برای ساکنان شود، که ناشی از استنشاق مواد خردشده ساختمانی و محصولات احتراق است. اسرائیل در سال ۲۰۱۱ استفاده از آزبست را ممنوع کرد، اما برآورد میشود که همچنان بیش از ۱۰۰ میلیون متر مربع پانل سیمانی آزبست در این کشور وجود دارد. آزبست در بسیاری از مناطق منطقه یک مشکل جدی به شمار میرود و همچنان نگرانیهای قابلتوجهی بهویژه در غزه باقی گذاشته است.
پیامدهای زیستمحیطی جنگ؛ حمله احتمالی به سکوهای دریایی و نفتکشها
تا این لحظه، هیچ گزارشی از تلاش برای هدفگیری سکوهای فراساحلی یا نفتکشها منتشر نشده است. بااینحال، اگر چنین اهدافی مورد حمله قرار میگرفت، آلودگی نفتی میتوانست صدمات جدی به محیطزیست دریایی خلیج فارس وارد کند.
با وجود این، در تاریخ ۱۷ ژوئن دو نفتکش در خلیج فارس دچار برخورد، آتشسوزی و نشت نفت شدند. این حادثه موجب ایجاد لکه نفتی به طول ۸ کیلومتر شد که از نفتکش ADALYNN نشأت گرفت. برخی ارزیابیها حاکی است که اخلال در سامانههای GPS (GPS Spoofing) ناشی از جنگ الکترومغناطیسی ممکن است در وقوع این تصادف نقش داشته باشد. در نتیجه، این موضوع میتواند خطری پایدار برای ناوبری دریایی در منطقه محسوب شود.
وضعیت اضطراری آلودگی هوای تهران و شائبه ارتباط با جنگ
در ایران، همزمان با تشدید درگیریها، کیفیت هوای تهران نیز بحرانی شد. براساس اعلام رسمی، شاخص کیفیت هوا (AQI) در روزهای ۲۵، ۲۶ و ۲۷ خرداد بهترتیب در وضعیت «ناسالم برای همه» و «ناسالم برای گروههای حساس» قرار داشت. این وضعیت تا شب اعلام آتشبس ادامه یافت؛ موضوعی که شائبه ارتباط میان آلودگی هوا و حملات نظامی را در رسانهها و افکار عمومی تقویت کرد.
بااینحال، همانطور که در گزارشهای رسمی ازجمله خبرگزاری خبرفوری منتشر شد، مدیران محیطزیست تهران تأکید کردند هیچ شواهد علمی دال بر این ارتباط پیدا نشده است. «فاطمه کریمی» مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در گفتوگو با رسانهها اعلام کرد:
«از عصر روز سهشنبه سوم تیر، با وزش باد شدید در اطراف پایتخت و فعالشدن کانونهای گرد و غبار، غلظت ذرات معلق، بهویژه PM10 بهطور چشمگیری افزایش یافت. شاخص برخط کیفیت هوا از ساعت ۲۰ سوم تیر تا ساعت ۴ بامداد چهارم تیر، برای نه ساعت متوالی در وضعیت خطرناک قرار گرفت.»
«محمدصابر باغخانیپور» مدیرکل محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران نیز گفت: «این پدیده ناشی از افزایش ریزگردها و گردوغبار منطقهای است، نه حملات نظامی یا ترکیبات شیمیایی خاص مانند کربن سیاه یا مونواکسیدها.»
وی افزود: «میزان بالاتر PM10 در مقایسه با آلایندههای ریزتر مانند PM2.5 نشان میدهد حجم زیادی گردوغبار با ذرات درشتتر وارد فضای تهران شده است. منشأ این تودهها بیابانهای عراق، سوریه و مناطق خشکشده مرزی کشور بوده است.» بنابر تحلیلهای کارشناسان سازمان هواشناسی کشور، افزایش سرعت باد، فقدان بارش، و کاهش رطوبت نسبی موجب فعال شدن کانونهای داخلی گردوغبار در غرب و جنوبغرب کشور شده است. طبق گزارش سازمان هواشناسی، این وضعیت تا پایان همان هفته ادامه داشته و احتمال تکرار آن در تابستان بسیار بالاست.
نگرانی پژوهشگران درباره عدم شفافیت در گزارش انتشار گازهای گلخانهای نظامی
پژوهشگران اعلام کردند که تنها شمار اندکی از کشورها انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای نظامی خود را بهطور شفاف و منظم گزارش میکنند و حتی در مواردی که چنین گزارشهایی ارائه میشود، این دادهها اغلب فاقد انسجام و قابلیت مقایسه کافی است.
در اجلاس COP26 در گلاسگو (۲۰۲۱)، شبکهای جهانی برای پایش و ردیابی انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای نظامی ایجاد شد و کشورها به ارائه گزارش به کنوانسیون UNFCCC تشویق کرد. بااینحال، پژوهشگران اعلام کردند که بیشتر دولتها همچنان از افشای این اطلاعات خودداری میکنند؛ موضوعی که پژوهشگران مستقل را ناچار کرده است تا این دادهها را بهصورت جداگانه و با روشهای برآوردی گردآوری کنند.
به گفته محققان: «از غزه تا تلآویو، از یمن تا تهران و سپس اوکراین، اثرات جنگ بر تغییرات اقلیمی تازه شروع شده است، اما هنوز راه زیادی در پیش است. شدت ردپای نظامی در زمان جنگ همچنان یک «جعبه سیاه» باقی مانده است.»
براساس دادههای موجود، صنایع نظامی و دفاعی حدود ۵.۵ درصد از کل انتشار گازهای گلخانهای جهان را به خود اختصاص میدهند که تقریباً معادل ۲۷۵۰ میلیون تن دیاکسیدکربن معادل (MtCO₂e) میشود. اما این ارقام شامل انتشارهای مرتبط با آتشسوزیهای زیرساختی، از دست رفتن ذخایر کربن، بازسازی پس از جنگ و خدمات درمانی مرتبط با جنگ نیست.
همانطور که جنگهای غزه، اوکراین و اکنون درگیری اسرائیل و ایران نشان میدهند، هزینههای انسانی و زیستمحیطی جنگها بهطور ذاتی به هم مرتبطاند. برای درک کامل هزینهها بر مردم و کره زمین، نیازمند گزارشدهی شفاف انتشار گازهای گلخانهای در چارچوب توافقهای بینالمللی اقلیمی هستیم.
رد هدف مالی یک تریلیون دلاری برای تغییر اقلیم
در اجلاس COP29، کشورهای توسعهیافته پیشنهاد تعیین هدف مالی یک تریلیون دلاری برای تغییر اقلیم را رد کردند و در عوض بر رقم ۳۰۰ میلیارد دلار توافق کردند. نماینده پاناما در این جلسه اظهار داشت:
«هزینههای نظامی جهانی سالانه حدود ۲.۵ تریلیون دلار است. ۲.۵ تریلیون دلار برای کشتار یکدیگر زیاد نیست، اما یک تریلیون دلار برای نجات جانها غیرمنطقی است.»
این تصمیم تنشهایی را در مذاکرات جهانی برانگیخته، بهویژه با توجه به اینکه بسیاری از کشورها بودجه کمکهای مالی خود را کاهش داده و همزمان هزینههای دفاعی خود را افزایش دادهاند.
جمعبندی؛ جنگهایی با ردپای کربن
این جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونی، نمونهای آشکار از تأثیرات اقلیمی و زیستمحیطی جنگهای معاصر بود. انتشار بیش از ۹۰ هزار تن دیاکسیدکربن، آتشسوزی جنگلها، تخریب منابع طبیعی و آسیب به زیرساختهایی مانند سدها، همگی پیامدهایی هستند که فراتر از خسارات فوری انسانی و اقتصادی، تبعات بلندمدتی بر محیطزیست و تغییرات اقلیمی خواهند داشت.
نابودی زیستگاهها و آلودگی اکوسیستمها علاوه بر تهدید تنوع زیستی، سلامت و رفاه انسان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. کارشناسان هشدار میدهند که تجمع این آلایندهها و گازهای گلخانهای میتواند روند گرمایش جهانی را تشدید کند.
More Stories
ارائه مشوقهای مالی برای سازههای سازگار با محیط زیست در اصفهان
تشکیل کارگروه تخصصی مقابله با گرد و غبار به دستور رئیسجمهور
مأموریت ردیاب آلودگی هوای ناسا یک سال دیگر تمدید شد