جهان با شتاب درحال گذار از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر است و نظمی نو در حوزه انرژی درحال شکلگیریست؛ نظمی که نویدبخش هوایی پاکتر و تابآوری بیشتر در برابر بحرانهای اقلیمی است. اما آیا این گذار میتواند آتش درگیریهای ژئوپلیتیکی تازهای را شعلهور کند؟
براساس تحلیل eurasiareview (منبع این گزارش)، تغییر جهانی بهسمت انرژی خورشیدی، بادی، هیدروژنی و فناوریهای مبتنی بر عناصر خاکی کمیاب، فقط یک انقلاب فناورانه نیست، بلکه تغییر اساسی در نظم ژئوپلیتیکی را بهدنبال دارد که میتواند زمینهساز طیف جدیدی از درگیریهای جهانی شود.
از کنترل استراتژیک مواد معدنی حیاتی تا رقابت در فناوریهای سبز، اختلافات بر سر دسترسی به انرژی، و تغییر توازن قدرت اقتصادی، همگی نشان میدهند این گذار سبز ممکن است تنشهایی در سطح جهانی پدید آورد.
با گذار به انرژیهای تجدیدپذیر، جنگ بر سر نفت پایان مییابد؟
قرن بیستم و اوایل قرن بیستویکم، دسترسی به نفت و گاز یکی از عوامل کلیدی شکلگیری درگیریهای جهانی بوده است. از جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ گرفته تا جنگ عراق در سال ۲۰۰۳، و وابستگی اروپا به خطوط لوله گاز روسیه، همگی جایگاه محوری هیدروکربنها در معادلات سیاسی جهان را نشان میدهند.
«دنیل یرگین»، نویسنده در کتاب «جایزه: جستجوی حماسی برای نفت، پول و قدرت» (The Prize: The Epic Quest for Oil, Money, and Power) مینویسد: «سوختهای فسیلی نهفقط ضامن امنیت انرژی بودهاند، بلکه نقشی کلیدی در لجستیک نظامی، ساختار ائتلاف میان کشورها و اعمال فشارهای استراتژیک داشتهاند.»
با ظهور انرژیهای تجدیدپذیر، برخی تحلیلگران معتقدند ژئوپلیتیک انرژی در مسیر کاهش تنش قرار دارد. برای مثال، «مگان اوسالیوان» در کتاب «سود بادآورده: چگونه فراوانی انرژی جدید سیاست جهانی را دگرگون و قدرت آمریکا را تقویت میکند» (Windfall: How the New Energy Abundance Upends Global Politics and Strengthens American Power)، استدلال میکند انرژیهای تجدیدپذیر بهدلیل تولید محلی، غیرمتمرکز بودن، و دشواری در استفاده ابزاری از آنها، زمینهساز کاهش رقابتهای ژئوپلیتیکی خواهند شد.
اما این دیدگاه خوشبینانه واقعیت مهمی را نادیده میگیرد: اگرچه منابع سوخت فسیلی از نظر جغرافیایی متمرکز هستند، اما مواد خام و فناوریهای مورد نیاز برای گذار به انرژی سبز نیز کمیاباند و بهطور نابرابری در جهان توزیع شدهاند؛ مسئلهای که میتواند جبهههای تازهای از رقابت و درگیری را پدید آورد!
کالاهای استراتژیک جدید: لیتیوم، کبالت و عناصر خاکی کمیاب
برخلاف نفت که از زمین استخراج میشود و از طریق تانکر یا خطوط لوله انتقال مییابد، زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر بر پایه مواد معدنی ساخته میشوند. آژانس بینالمللی انرژی (IEA) در گزارش ۲۰۲۱ خود با عنوان «نقش مواد معدنی حیاتی در گذار به انرژی پاک» هشدار داد که یک خودروی برقی بهطور متوسط ۶ برابر بیشتر از خودروی معمولی به مواد معدنی نیاز دارد و یک نیروگاه بادی، ۹ برابر بیشتر از نیروگاه گازی به منابع معدنی وابسته است!
همین نیاز روزافزون، مواد معدنی مثل لیتیوم، کبالت، نیکل، گرافیت و عناصر خاکی کمیاب را به «طلای سیاه» جدید تبدیل کرده است. این منابع در مناطق خاصی از جهان متمرکزند: ۶۰ درصد کبالت جهان در جمهوری دموکراتیک کنگو (DRC) ، ۵۰ درصد لیتیوم در استرالیا، و ۸۰ درصد فرایند تصفیه عناصر خاکی نادر از چین تأمین میشود. چنین تمرکزی، علاوه بر ایجاد آسیبپذیریهای جدی در زنجیره تأمین، زمینهساز رقابتهای ژئوپلیتیکی جدید شده است.
برای مثال، به نقل ازForeign Policy (ژوئیه ۲۰۲۳)، انحصار تقریباً کامل چین بر فرایند تصفیه عناصر کمیاب، اهرمی در اختیار این کشور قرار داده است که میتوان آن را با نقش اوپک در دهه ۱۹۷۰ مقایسه کرد. در سال ۲۰۲۰، پکن در جریان تنشها بر سر تایوان، تهدید به قطع صادرات عناصر خاکی کمیاب به شرکت لاکهید مارتین (Lockheed Martin) کرد. در پی آن، ایالات متحده با تصویب قانون CHIPS and Science Act و راهاندازی طرحهای جدید استخراج مواد معدنی در استرالیا و آمریکای لاتین، تلاش کرد بهجای قطع کامل وابستگی، خطرات وابستگی به چین را کاهش دهد.
توسعه انرژیهای تجدیدپذیر؛ آغاز استعمار سبز
اهمیت این مواد معدنی توجهها را به کشورهای غنی از منابع، بهویژه آفریقا و آمریکای لاتین، جلب کرده است. ذخایر عظیم لیتیوم در بولیوی که به «عربستان سعودی لیتیوم» مشهور است، به کانون رقابتهای جهانی برای تصاحب این منابع تبدیل شدهاند.
به نقل از گاردین (فوریه ۲۰۲۳)، جوامع بومی در آرژانتین، شیلی و بولیوی همواره علیه پروژههای استخراج لیتیوم اعتراض میکنند. این اعتراضات عمدتاً بهدلیل کاهش منابع آب، تخریب محیطزیست و عدم تقسیم منافع شکل گرفتهاند. آنچه بهعنوان «گذار سبز» مطرح میشود، خطر تکرار الگوهای استثماری دوران هجوم به منابع را بههمراه دارد و میتواند ناآرامیها و تنشهای ژئوپلیتیکی را در پی رقابت دولتها بر سر دسترسی به منابع، تشدید کند.
علاوهبراین، ممکن است اقدامات مقابله با تغییرات اقلیمی به مسئلهای امنیتی تبدیل شده و به واکنشهای نظامی علیه مخالفتهای محلی و فشارهای مهاجرتی منجر شود. در چنین چارچوبی، موضوع محیطزیستگرایی میتواند به توجیهی برای تعارض و استعمار تبدیل شود.
مسابقه هیدروژن؛ رقابتهای تازه در جغرافیای کهن
بهجز مواد معدنی، هیدروژن سبز که از برق تجدیدپذیر تولید میشود، بهعنوان مرز جدید انرژی پاک مطرح شده است. کشورهایی مانند آلمان، ژاپن و کره جنوبی که زمین کافی برای نصب پنلهای خورشیدی ندارند، بهدنبال واردات هیدروژن سبز از کشورهای پرآفتاب مانند نامیبیا، مراکش و استرالیا هستند.
این تغییر، وابستگیهای ژئوپلیتیکی جدیدی را ایجاد میکند. برای مثال، قراردادهای چندمیلیارد یورویی آلمان با کشورهای شمال آفریقا در زمینه هیدروژن میتواند آینده رقابت صنعتی این کشور را به ثبات سیاسی مناطقی وابسته کند.
به نقل از مجله اشپیگل (آوریل ۲۰۲۴)، وابستگی بیشازحد اروپا به واردات هیدروژن سبز از مناطق بیثبات سیاسی، ممکن است همان ناامنیهای انرژی که از وابستگی به گاز روسیه تجربه شده بود را تکرار کند. از سوی دیگر، کشورهای حوزه خلیج فارس مانند عربستان و امارات متحده عربی درحال گذار از نفت به هیدروژن سبز هستند و با استفاده از سرمایه و نفوذ ژئوپلیتیکی خود میخواهند بازارهای انرژی آینده را در دست بگیرند.
پروژه هیدروژن سبز NEOM در عربستان سعودی بهعنوان یک هاب جهانی مطرح شده است. طبق گزارش مارس ۲۰۲۴ فایننشال تایمز، این روند میتواند ساختار قدرت منطقه را تغییر دهد و رقابت بین کشورهای حوزه خلیج فارس برای تسلط بر انرژی را احیا کند که ممکن است باعث بیثباتی بیشتر خاورمیانه شود.
تنشهای زیرساختی و استعمار شبکهای
کنترل بر زیرساختهای انتقال برق نیز میتواند به عاملی برای درگیری تبدیل شود. برخلاف نفت که در مخازن ذخیره و با نفتکشها منتقل میشود، انرژیهای خورشیدی و بادی نیازمند شبکههای گسترده و متصلبههم برای تثبیت عرضه هستند.
پروژههایی مانند «سوپر گرید» اتحادیه اروپا، طرح «از بیابان تا برق» اتحادیه آفریقا و برنامه «اتصال جهانی انرژی» چین نشاندهنده تلاشها برای ساخت شبکههای برق فراملّی است.
بااینحال، همانطور که «اندریاس گلدتاو» در کتاب «ژئوپلیتیک گذار انرژی جهانی» تأکید میکند، چنین ابرشبکههایی به هماهنگی سیاسی، سازگاری فنی و هنجارهای مشترک نظارتی نیاز دارند. اگر این شبکهها تحت سلطه چند بازیگر قرار بگیرند (مانند چین در آسیا و اتحادیه اروپا در آفریقا)، ممکن است به ابزاری برای نفوذ سیاسی تبدیل شوند. کشورهایی که از این زیرساختها محروم بمانند، ممکن است با ناامنی انرژی و حاشیهنشینی مواجه شوند.
تنشها ممکن است داخل کشورها نیز بروز کند. در هند، تملک زمین برای پارکهای خورشیدی در راجستان و گجرات با اعتراضات کشاورزان و جوامع بومی روبهرو شده است. درواقع طبق گزارش الجزیره در ژانویه ۲۰۲۴، تضاد میان اهداف ملی اقلیمی و معیشت محلی به محور جدیدی برای تنشهای داخلی تبدیل شده است.
حمایتگرایی فناوری و جنگهای تجاری سبز
رقابت سبز همچنین موجب تحریک ملیگرایی فناوری شده است. قانون کاهش تورم (IRA) که سال ۲۰۲۲ در آمریکا تصویب شد و شامل یارانههایی برای تولید خودروهای برقی و پنلهای خورشیدی داخلی است، واکنش منفی متحدانی مانند اتحادیه اروپا و کره جنوبی را برانگیخته است.
طبق گزارش نیویورکتایمز در اکتبر ۲۰۲۳، این اقدامات منجر به جنگ تجاری سبز میان غرب و چین شده است؛ کشوری که همچنان بازار جهانی پنلهای خورشیدی، باتریها و خودروهای برقی را در دست دارد. در سال ۲۰۲۴، آمریکا تعرفههای جدیدی بر خودروهای برقی چینی به بهانه «ظرفیت بیشازحد» اعمال کرد و پکن نیز شکایاتی به سازمان تجارت جهانی ارائه داد و تهدید به اقدامات تلافیجویانه کرد.
در آینده، این درگیریها احتمالاً تشدید خواهد شد؛ چراکه کشورها نهفقط بهدنبال سبزشدن، بلکه بهدنبال مالکیت اقتصاد سبز نیز هستند. اختلافات مربوط به مالکیت فکری، محدودیتهای صادراتی فناوریهای کلیدی و نظارت بر سرمایهگذاری در بخشهای حساس احتمالاً افزایش خواهد یافت که منجر به تکهتکهشدن اقتصاد جهانی خواهد شد.
امنیت آب و اقلیم

انرژیهای تجدیدپذیر بهشدت به منابع آب وابستهاند. نیروگاههای برقآبی، تولید هیدروژن سبز و حتی استخراج لیتیوم مقدار قابلتوجهی آب مصرف میکنند. در مناطق کمآب مانند آسیای مرکزی، شمال آفریقا و خاورمیانه، این موضوع میتواند رقابت بر سر رودخانهها و سفرههای زیرزمینی آب در مرزها را تشدید کند.
برای مثال، سد بزرگ «النهضه» در اتیوپی که هدف آن تأمین برق پاک برای میلیونها نفر است، تنشهای منطقهای با مصر و سودان ایجاد کرده است. بنیاد کارنگی در سال ۲۰۲۲ هشدار داد که تکمیل این سد ممکن است به درگیریهای ژئوپلیتیکی طولانیمدت منجر شود.
درواقع تغییرات اقلیمی بهعنوان عاملی برای تشدیدکننده تعارضها عمل خواهد کرد و باعث ایجاد سیل مهاجرت، کاهش کشاورزی و افزایش تقاضای انرژی خواهد شد. در چنین شرایط ناپایداری، زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر هم بهعنوان منبع حیاتی و هم هدفی آسیبپذیر در برابر خرابکاریها، حملات سایبری و اهرمهای ژئوپلیتیکی مطرح خواهند بود.
چه کسی رهبری را در دست دارد؟
در نهایت، مسئله رهبری جهانی در گذار انرژی خود بهعنوان میدان رقابت ژئوپلیتیکی مطرح است. چین خود را ابرقدرت تولید سبز معرفی کرده است. اتحادیه اروپا نقش تنظیمکننده استانداردها را دارد و با مکانیسم تنظیم کربن مرزی (CBAM) بهدنبال تحمیل استانداردهای جهانی است. ایالات متحده نیز در تلاش است تا رهبری نوآوری و تخصیص سرمایه را در دست گیرد.
اما کشورهای جنوب جهان که معمولاً بهعنوان تأمینکننده منابع دیده میشوند، خواهان شنیدهشدن صدای خود هستند. در کنفرانس COP28 و پس از آن، کشورهایی مانند هند، برزیل و آفریقای جنوبی برای «گذارهای عادلانه» شامل انتقال فناوری، بخشش بدهی و حاکمیت فراگیر، استدلال کردهاند.
«جیسون برداف»، از مرکز سیاست انرژی جهانی کلمبیا، معتقد است گذار سبز میتواند یا سلسلهمراتب موجود را تثبیت کند یا دسترسی به انرژی را دموکراتیک سازد. انتخاب این مسیر بستگی دارد به اینکه عدالت انرژی به یک تعهد جدی جهانی تبدیل شود یا صرفاً موضوعی حاشیهای باقی بماند.
نتیجهگیری: انرژیهای تجدیدپذیر؛ پارادوکسی از صلح و خطر
گذار به انرژیهای تجدیدپذیر نویدبخش سیارهای پاکتر و پایدارتر است، اما همانند هر فناوری تحولآفرین دیگری، قدرت را بازتوزیع میکند، رقابت را تشدید کرده و در صورت مدیریت نامناسب، ممکن است به تعارض بینجامد.
از هجوم به منابع معدنی حیاتی و حمایتگرایی فناورانه گرفته تا ژئوپلیتیک هیدروژن و رقابتهای زیرساختی، انقلاب سبز ممکن است خطر تنشهای جهانی را با خود بههمراه داشته باشد.
سیاستگذاران باید این بحرانها را پیشبینی کنند. ذخیرهسازی استراتژیک، زنجیرههای تأمین متنوع، شیوههای عادلانه استخراج معدن و هماهنگی چندجانبه در فناوری و استانداردها ضروریاند. شاید مهمتر از همه، جهان باید مطمئن شود که گذار انرژی باعث ارتقا و بهبود زندگیها شود، نه استثمار آنها. در غیر این صورت، دوران انرژیهای تجدیدپذیر ممکن است نه پایان تعارضهای انرژی، بلکه بیداری دوباره آن در قالبی سبز باشد.
همچنین بخوانید: کدام سیاستها میتوانند به آیندهای با انرژی پاک منجر شوند؟ محققان پاسخ میدهند
More Stories
کشف منبع جدید نفت و گاز در پاکستان
رکوردشکنی دوباره چین در انرژیهای تجدیدپذیر
گزارش تحلیلی: جنگ ایران و اسرائیل وابستگی پرریسک کشورهای آسیایی به سوختهای فسیلی ایران را آشکار کرد