نتایج یک پژوهش دانشگاهی نشان میدهد که مالیاتهای سبز میتوانند ابزاری مؤثر برای تشویق توسعه داخلی انرژیهای تجدیدپذیر باشند.
«احسان رسولینژاد»، عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، در پژوهشی به بررسی تأثیر مالیاتهای زیستمحیطی بر واردات انرژی پایدار در ۲۰ اقتصاد درحال توسعه بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۱ پرداخته است. یافتههای این تحقیق که در مجله Resources Policy منتشر شده، نشان میدهد مالیاتهای سبز بر واردات تجهیزات انرژی سبز تأثیر منفی دارد. برایناساس، افزایش درآمدهای مالیاتی سبز بهجای تشویق واردات، بهعنوان محرکی قوی برای توسعه داخلی فناوریهای انرژی تجدیدپذیر عمل کرده و وابستگی به واردات این تجهیزات را کاهش میدهد.
رسولینژاد با اشاره به تمرکز بیشتر مطالعات پیشین بر کشورهای توسعهیافته، توضیح داد که این پژوهش با تمرکز بر کشورهای درحال توسعه، شکاف مهمی را در ادبیات موضوع پر میکند و میتواند به سیاستگذاران در طراحی ابزارهای مالیاتی کارآمد برای تسریع گذار به انرژیهای تجدیدپذیر کمک کند. وی افزود که این پژوهش تنها به بررسی مالیاتهای سبز بسنده نکرده، بلکه نقش متغیرهای دیگری مانند نرخ ارز، نوآوری، مصرف انرژی تجدیدپذیر و فقر را نیز تحلیل کرده است.
یافته محوری این تحقیق، ضریب منفی (۰.۲۳۸-) برای مالیاتهای سبز است که نشان میدهد افزایش این مالیاتها، هزینه استفاده از انرژیهای آلاینده را برای بنگاهها و مصرفکنندگان افزایش داده و آنها را بهسمت سرمایهگذاری و بهرهگیری از راهحلهای بومی و پایدار سوق میدهد. در مقابل، نرخ ارز رسمی تأثیری مثبت بر واردات دارد، بهطوریکه ضریب مثبت (۰.۱۹۵) نشان میدهد افزایش نرخ ارز، واردات این تجهیزات را از نظر هزینه نسبی مقرونبهصرفهتر کرده و حجم واردات را افزایش میدهد.
همچنین، ضریب مثبت (۰.۰۸۹) برای متغیر درخواستهای ثبت اختراع بهعنوان شاخص نوآوری، حاکی از آن است که پیشرفتهای تکنولوژیک حتی در کشورهای درحال توسعه، تقاضا برای واردات انواع جدید و کارآمدتر تجهیزات را افزایش میدهد. از سوی دیگر، میزان تعهد داخلی به انرژیهای پاک که با شاخص مصرف انرژی تجدیدپذیر سنجیده شده، رابطهای مستقیم با واردات دارد.
ضریب مثبت (۰.۱۵۹) نشان میدهد کشورهایی که سهم بیشتری از انرژی مصرفی خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین میکنند، برای حفظ و شتاببخشی به این روند، نیازمند واردات فناوریها و قطعات پیشرفتهتر هستند.
این پژوهش همچنین به نقش فقر بهعنوان یک مانع اقتصادی-اجتماعی مهم اشاره میکند. ضریب منفی (۰.۱۲۰-) برای نسبت فقر نشان میدهد کشورهای با سطوح بالاتر فقر، برخلاف نیاز مبرم به انرژی پاک، بهدلیل محدودیتهای مالی و زیرساختی با چالشهای بزرگی در واردات و بهرهبرداری از فناوریهای انرژی سبز مواجه هستند. این یافته بر ضرورت طراحی سیاستهای هدفمند و کمکی برای غلبه بر شکاف فقر و تسهیل دسترسی به انرژی پایدار تأکید میکند.
درنتیجه، مالیاتهای سبز میتوانند ابزاری مؤثر برای تشویق توسعه داخلی انرژیهای تجدیدپذیر باشند، اما موفقیت در گذار انرژی مستلزم توجه همزمان به عواملی مانند نوآوری، ثبات نرخ ارز و کاهش فقر است. این پژوهش بر لزوم طراحی سیاستهای جامع شامل مشوقهای مالیاتی، توسعه مالی سبز، توافقهای منطقهای و جذب سرمایهگذاری خصوصی برای دستیابی به اهداف انرژی پایدار در کشورهای درحال توسعه تأکید میکند.
مقاله حاضر نهتنها از نظر روششناسی قابل اعتماد است، بلکه از نظر سیاستگذاری نیز کاربردهای عملی مهمی دارد و میتواند بهعنوان مرجعی برای پژوهشهای آتی در حوزه اقتصاد محیط زیست و انرژی مورد استناد قرار گیرد.
متن کامل را از این لینک بخوانید.
همچنین بخوانید: ظاهراً کشورهای درحالتوسعه نمیتوانند گذار کامل به انرژیهای پاک داشته باشند!