بسیاری از کشورها درحال گذار بهسمت انرژیهای پاک هستند اما بسیاری از کشورهای درحالتوسعه همچنان به سوختهای فسیلی وابستهاند و بدون تأمین مالی، امکان دسترسی به فناوریهای پاک را ندارند.
به گزارش pv-magazine، سازمان صلح سبز (Greenpeace) در بیانیهای اعلام کرد: «برای جلوگیری از شدیدترین پیامدهای تغییرات اقلیمی، باید بیشتر ذخایر باقیمانده سوختهای فسیلی جهان را در زمین نگه داریم. وقت آن رسیده است که از زغالسنگ، نفت و گاز طبیعی خداحافظی کنیم و بهجای آن، روی کارگران، جوامع و آیندهای مبتنی بر انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کنیم.»
اغلب کشورها معتقدند مقابله با تغییرات اقلیمی ضروری است و گذار از سوختهای فسیلی به انرژیهای پاک، بخشی اساسی از این روند است. اما در این میان، برای رسیدن به منافع جهانی، باید کشورهای کمدرآمد و با درآمد متوسط (اقتصادهای درحال توسعه) از بهرهبرداری از منابع سوخت فسیلی (زغالسنگ، نفت و گاز) خود خودداری کنند و به اهداف اقلیمی جهانی پایبند بمانند.
سوختهای فسیلی؛ منبع اصلی تأمین انرژی
در بسیاری از مناطق آفریقا، آسیا و خاورمیانه، سوختهای فسیلی همچنان منبع اصلی تأمین انرژی هستند. براساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، زغالسنگ ۶۱ درصد از تأمین انرژی در چین و ۶۹ درصد در اندونزی را شامل میشود. در هند، این رقم به ۷۴ درصد از کل تولید برق میرسد. در بسیاری دیگر از اقتصادهای درحال توسعه نیز نفت و گاز همچنان اصلیترین منابع انرژی به شمار میروند.
تنها استثنا در این میان، آمریکای لاتین است؛ منطقهای که با بهرهگیری از سیاستهای حمایتی دولتها و برخورداری از منابع فراوانی مانند انرژی آبی، بادی و خورشیدی، توانسته است سهم بالایی از انرژی خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کند. در این منطقه، ۶۴ درصد برق تولیدشده از منابع تجدیدپذیر تأمین میشود که بسیار بالاتر از میانگین جهانی (۳۰ درصد) است و این موفقیت به وجود منابع برقآبی بسیار بازمیگردد.
در زمینه بهرهبرداری از منابع سوخت فسیلی اما چین نقش مهمی دارد. چین با مصرف شدید زغالسنگ، نفت و گاز طبیعی، بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای در جهان است و حدود ۳۰ درصد از کل انتشار جهانی را به خود اختصاص داده است.
چین همچنان به تولید کربن ادامه میدهد. این کشور که بزرگترین تولیدکننده زغالسنگ در جهان است، در ۲۰۲۴ نسبت به دهه گذشته، با تأیید ۶۶.۷ گیگاوات ظرفیت جدید نیروگاهی، رکوردی تازه در ساخت نیروگاههای زغالسنگ به ثبت رساند. علاوهبراین، چین واردکننده عمده نفت و گاز طبیعی است و با این اقدام، دیگر کشورها را نیز به توسعه منابع انرژی خود تشویق میکند.
نیاز مستمر به انرژی باعث شده شرکتهای چینی بهطور فعال در جستجوی منابع نفتی در سراسر جهان باشند؛ ازجمله در مناطقی مانند دریای چین جنوبی که از نظر ژئوپلیتیکی بسیار پرتنش است. همچنین، این کشور بهدنبال تأمین فلزات حیاتی برای تقویت تولید برق و توسعه فناوریهای نوین انرژی است.
همچنین بخوانید: رقابت بر سر انرژیهای تجدیدپذیر تنشهای ژئوپلیتیکی جدیدی رقم خواهد زد؟
نقش دوگانه چین در گذار انرژی
اما اگر چین از منابع سوخت فسیلی خود استفاده نکرده بود، چه اتفاقی میافتاد؟ آیا این کشور میتوانست اقتصاد خود را از ساختار نسبتاً عقبمانده، درونگرا و کمدرآمد در دهه ۱۹۷۰، به دومین اقتصاد بزرگ جهان با سطح درآمد متوسط تبدیل کند و میلیونها نفر را از فقر مطلق نجات دهد؟
بهسختی میتوان باور داشت که چین بدون بهرهگیری از سوختهای فسیلی، میتوانست به همان سطح از رشد سریع اقتصادی و کاهش فقر دست یابد. همچنین، پرسش دیگری نیز مطرح است: بدون استفاده گسترده از سوختهای فسیلی، آیا چین برق کافی برای تأمین انرژی مرحله بعدی توسعه خود، یعنی گذار به اقتصادی مبتنی بر برق و فناوریهای سبز، در اختیار داشت؟
چین اکنون بزرگترین سرمایهگذار جهان در حوزه انرژی، بهویژه انرژیهای تجدیدپذیر است. طبق گزارش BloombergNEF، سال ۲۰۲۴ چین دوسوم از کل سرمایهگذاریهای جهانی در گذار انرژی را به خود اختصاص داده که معادل ۲.۱ تریلیون دلار از مجموع سرمایهگذاری جهانی بوده است.
چین در تولید باتریهای لیتیوم-یونی پیشتاز جهان است و ۶۰ درصد از سهم بازار جهانی را در اختیار دارد. همچنین میزبان بزرگترین پروژه هیدروژن سبز در جهان است و نزدیک به ۴۰ درصد از ایستگاههای سوختگیری هیدروژنی جهان در این کشور قرار دارند.
علاوهبراین، بیش از ۶۰ درصد از خودروهای برقی جهان در چین تولید میشوند. این کشور در تولید تجهیزات مربوط به انرژی بادی و خورشیدی نیز سلطه دارد. برای چین، سوختهای فسیلی انرژی لازم برای گذار به منابع انرژی پاکتر را فراهم کردهاند؛ هرچند این گذار با روشهایی آلاینده انجام شده است.
رونق انرژی در گویان

یکی از کشورهایی که در زمینه فاصلهگرفتن از منابع سوخت فسیلی بیش از سایرین مورد توجه قرار گرفته، کشور کوچک گویان است؛ کشوری با جمعیتی حدود ۸۰۰ هزار نفر که در شمال شرقی آمریکای جنوبی واقع شده است. گویان که تا مدتها یکی از فقیرترین کشورهای نیمکره غربی به شمار میرفت، سال ۲۰۱۵ با کشف ذخایر عظیم نفتی در آبهای فراساحلی، مسیر سرنوشتش تغییر کرد.
توسعه میادین نفتی گویان باعث شد این کشور به گروه اقتصادهای با درآمد بالا وارد شود و یکی از سریعترین نرخهای رشد اقتصادی در جهان را تجربه کند. تولید ناخالص داخلی واقعی گویان در سال ۲۰۲۳ به ۳۳.۸ درصد رسید و در سال ۲۰۲۴ به ۴۳.۶ درصد افزایش یافت؛ برای سال ۲۰۲۵ نیز نرخ رشد ۱۰.۳ درصدی پیشبینی شده است.
اگرچه بهرهبرداری از منابع نفتی در گویان با چالشهایی برای محیطزیست همراه بوده، اما این کشور نوظهور نفتی توانسته جایگاه یکی از بزرگترین منابع جذب کربن در جهان را حفظ کند؛ چرا که ۸۵ درصد از خاک آن همچنان پوشیده از جنگل است. علاوهبراین، گویان موفق شده تنوع زیستی خود را حفظ کند؛ این درحالی است که در سطح جهانی، از سال ۱۹۷۰ تاکنون، جمعیت پستانداران، پرندگان، ماهیان، خزندگان و دوزیستان بهطور متوسط ۶۸ درصد کاهش یافته است.
حلقه گمشده در گذار انرژی: تأمین مالی
توسعه اقتصادی گویان نشان میدهد برای کشورهای کمدرآمد و با درآمد متوسط، نفت و گاز طبیعی عمدتاً بهعنوان ابزاری مهم برای تحول در جامعه تلقی میشوند. بنابراین، اگر کشورهای درحال توسعه بخواهند اقتصاد خود را ارتقا دهند، به انرژی نیاز دارند. به همین دلیل، امنیت انرژی اهمیتی بیشازپیش یافته و در دوران تغییرات اقلیمی، پیچیدهتر هم شده است.
اما بسیاری از کشورهای درحال توسعه با بدهیهای سنگین روبهرو هستند و توانایی مالی لازم برای کنار گذاشتن نفت و جایگزینی آن با گاز طبیعی یا حرکت گسترده بهسوی انرژی خورشیدی و بادی را ندارند.
سال ۲۰۲۳، نخستوزیر باربادوس، «میا موتلی»، ابتکاری را مطرح کرد که بعدها بهعنوان «طرح بریجتاون» شناخته شد. این طرح خواستار اصلاح اساسی ساختار مالی جهانی بود تا بتوان به کشورهایی که با بحران بدهی و مشکلات نقدینگی روبهرو هستند کمک کرد؛ بهویژه ۵۲ کشور درحال توسعه کمدرآمد و با درآمد متوسط که بدهیهای سنگینی دارند و درمجموع بیش از ۴۰ درصد از فقیرترین مردم جهان را در خود جای دادهاند.
شکاف میان بقا و گذار انرژی
«دنیل یرگین»، کارشناس باسابقه حوزه انرژی، معتقد است گذار جهانی به انرژی پاک و حرکت بهسوی کاهش خالص انتشار کربن فرایندی پرچالش و دگرگونکننده است. به گفته وی، «امنیت انرژی» بار دیگر به یکی از اصلیترین اولویتهای کشورها تبدیل شده، اجماع مشخصی درباره سرعت قابلقبول و عملیِ این گذار وجود ندارد، و شکاف میان اقتصادهای پیشرفته و درحال توسعه در این مسیر روزبهروز عمیقتر میشود. همه این عوامل نقش تعیینکنندهای در تصمیمگیری کشورهای درحال توسعه دارند که آیا باید منابع سوخت فسیلی خود را رها کنند یا خیر.
علاوهبراین، در کشورهای درحال توسعه نیز شکافی درحال شکلگیری است: از یکسو کشورهایی مانند چین، گویان و سنگال هستند که همزمان با توسعه میادین نفت و گاز خود، برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر نیز تلاشهایی انجام میدهند؛ و از سوی دیگر، کشورهایی مانند جزایر کوچک کارائیب، اقیانوس هند و اقیانوس آرام جنوبی قرار دارند که با خطر ناپدیدشدن کامل زیر آب مواجهاند.
چین پیشبینی کرده تا سال ۲۰۳۰ انتشار کربن خود را به اوج برساند و سپس در دهه ۲۰۶۰ به کربن صفر دست یابد؛ اما در این بازه زمانی، کشورهایی مانند کیریباتی، تووالو و بخش عمدهای از مالدیو ممکن است کاملاً زیر آب بروند.
چشمانداز آینده
با توجه به اینکه برخی کشورها مانند ایالات متحده گاهی از برنامه گذار پاک خارج میشوند، چین همچنان به استخراج زغالسنگ و نفت ادامه میدهد، و اروپا به کشورهای آفریقایی کمک میکند تا میادین گاز خود را توسعه دهند، بهنظر میرسد تغییرات اقلیمی همچنان شدیدتر خواهد شد.
Greenpeace معتقد است برای تسریع در گذار پاک و جلوگیری از تغییرات اقلیمی، بیشتر ذخایر باقیمانده سوختهای فسیلی باید در زمین باقی بمانند، اما نیاز به تأمین مالی گذار انرژی و حفظ امنیت انرژی، دستیابی به این هدف را بهشدت پیچیده کرده است. اگر قرار باشد پیشرفتی واقعی در این زمینه حاصل شود، به اراده سیاسی بسیار قویتر و سرمایهگذاری مالی بسیار گستردهتری نیاز است.
More Stories
کشف منبع جدید نفت و گاز در پاکستان
رکوردشکنی دوباره چین در انرژیهای تجدیدپذیر
گزارش تحلیلی: جنگ ایران و اسرائیل وابستگی پرریسک کشورهای آسیایی به سوختهای فسیلی ایران را آشکار کرد